علی زندی باوه یـال
دانلود آهنگ هنرمند علی زندی بنام «باوه یـال»شعر از هنرمند غلام رضا خان ارکوازی
ئه و روو واوه یلا وه باوه یـال دیم - حاواس په ریشان، دانلود اهنگ بهنام کمالوند رضا سبز علی حالش حال حال دیم
(متن کامل آهنگ بهم همراه ترجمـه درون ادامـه مطلب)
/// درخواستی کاربران ///
دانلود آهنگ
وه باوه یـال دیم...............
1. دانلود اهنگ بهنام کمالوند رضا سبز علی ئه و روو واوه یلا وه باوه یـال دیم
حاواس په ریشان، حالش حال حال دیم
سه رتا پا بـه رگش، سیـا ز خال دیم
2.سه رقوله ی کاوان، وه سیـا ته م دیم
دره ختان ژه خم چو چه وگان چه م دیم
3.داران، دره ختان، کـه لاغی پووش دیم
که پوو کـه م ده ماخ، بلبل خامووش دیم
4.که پوو وه و شینِ گالِ گه رمـه وه
چمان مرده ی داشت وه رو ته رمـه وه
5.من و باوه یـال عه هدمان کـه رده ن
من خه م و ئه و ته م خدا که تا وه رووژِ مـه رده ن
6. دانلود اهنگ بهنام کمالوند رضا سبز علی ئه را چو جاران دیـارت نییـه ن؟
مـه ر گل کوو وه بان مـه زارت بییـه ن؟
7.بی تو چو ماسی ئوفتاده ی خاکم
به ر گم پلاسه ن، جامـه چاک چاکم
8.وه باوه یـال دیم
ئه و روو واوه یلا وه باوه یـال دیم
9. شـه و خاوم شـه ریک تافِ تیژاوه ن
یـا حوباب نـه رو گیژه گرداوه ن
10.شـه رت بوو بپووشم جامـه ی قه ترانی
چو مجنوون بنـه م سه ر نـه ویرانی
11. شـه رت بوو خوراکم وه ه ی خون کـه م
وه ناخون م چو بیستون کـه م
12.شـه و تار و رووژ تار، هه ردگ تار وه من
دل چو تافه ی ئاو خدا بی قرار وه من
13.شـه رت بوو ئه ندامم پلاس نشان کـه م
شـه و تا سوو ناله ی خدا بایـه قوشان کـه م
وه باوه یـال دیم
ئه و روو واوه یلا وه باوه یـال دیم
ترجمـه :
1. آن روز درون کوه باوه یـال فغان و ماتم دیدم. باوه یـال را دیدم کـه هوش و حواسش آشفته بود و پوششی سیـاه بـه رنگ زغال بر تن داشت.
2. ستیغ کوهساران را تار و از مـه و مـیغ پوشیده دیدم و درختان را از بسیـاریِ اندوه چون چوگان خمـیده یـافتم.
3. درختان را سیـاه پوش، کپو (نوعی جغد کوچک هست که درون بهار بـه نغمـه سرایی مشغول مـیشود) را غمگینو بلبل را خاموش دیدم.
4. کپو با آن شیون و افغان گرم گویی جسد عزیزی درون تابوت داشت.
5. من و باوه یـال با هم پیمان بسته ایم کـه تا گاه مرگ، نصیب من غم و بهره ی او مـه و مـیغ باشد.
6. چرا دیگر مانند سابق پیدایت نیست مگر خاک بر روی مزارت توده کرده اند؟
7. بی تو ماهی بـه خاک افتاده ای را مانم. بـه نشانـه ی سوگواری لباسم پلاسین و پاره پاره است.
8. آن روز درون کوه باوه یـال فغان و ماتم دیدم.
9. شباهنگام خواب ندارم، همانگونـه کـه آبشار خواب و سکون ندارد. خواب من مانند حبابی ناپایدار هست که بر سطح گردابی چرخنده تشکیل شود.
10.عهد مـی بندم کـه از این بعد جامـه ی سیـاه بپوشم و چون مجنون درون ویرانـه ها ساکن شوم.
11. عهد مـی بندم کـه خوراکم ه ی خون باشد و ام را با ناخن همانند کوه بیستون بخراشم.
12.شب و روزم بی تو تیره تار هست و دلم بـه سان ریزش آبشارها پریشان و بی قرار است.
13.عهد مـی بندم کـه اندام های بدنم را بـه نشانـه ی سوگواری پلاس پوش کنم و چون "بایـه قوش" (نوعی جغد)
تا صبح آوای "قوقو" برآورم.
منبع : دانلود اهنگ بهنام کمالوند رضا سبز علی وبلاگ آرتِمـیس
[دانلود آهنگ باوه یـال از علی زندی دانلود اهنگ بهنام کمالوند رضا سبز علی]